قصه های راست راستکی من

درد و دل نوشت... شاید هم زندگی نوشت...اصلا فقط "نوشت"اش مهم است.

قصه های راست راستکی من

درد و دل نوشت... شاید هم زندگی نوشت...اصلا فقط "نوشت"اش مهم است.

جای شما خالی...

سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ق.ظ
نشسته ام زل زده ام به صندوقهایی که لای پرچم ایران دور پیچ شده اند و مرتب روی هم قرار گرفته اند. و بین یک عده لباس نظامی پوشیده قرار  گرفته  اند.
 زل زده ام به آنها و از این همه صندوق بین این همه اشک مردم و صدای مداحی حاج سعید و بوی اسفند فقط دیدن صندوق ها به ادراک قوای حاسه من می رسد. و ای کاش جز صندوق بودن آنها چیز دیگری هم به درک من می رسید. اینکه چقدر این صندوقها شرف دارند و این شرفشان به مکینشان است! فقط زل زده ام و از این زل زدن فقط یک نگاه نصیبم می شود.


 تازگی ها یاد گرفته ام از خودم ناامید باشم اما هنوز نفهمیدم چه طور به صاحب صندوقها امیدوار باشم!

 این هم از ضعف ایمان است که پای خوف خوب می ایستم و پای رجا کم می آورم. و این هیچش قرار نیست به دردر بی درمان من بخورد مگر اینکه آخر و عاقبتش بشود بهشتی که از سر ترس به آدم می دهند بهشتی که به گمانم حسین قرار نیست نگاهش کند بهشتیهایی که با اینکه بهشتیند اما حقیرند.حقیر در ارده شان در فکرشان و در انصافشان!!



دیروز جای شما خالی...زیارت صندوقهای باشرف!
۹۲/۰۶/۱۲
طهورا احمدی

نظرات  (۷)

++++++++++++++++++++++
۱۶ مهر ۹۲ ، ۲۳:۱۳ فرزند خاک
سلام...
روز شهادت امام باقر(ع)...یکشنبه..بازهم مهمان داریم
ی استخون بی پلاک
نشونه های منه
من و کفن نکنید
آقام بی کفنه
...
التماس دعا
یاعلی مددی
پاسخ:
سلام محتاجىم....
حاجت روا انشاالله
۱۷ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۴۸ رها آرزوهای نزدیک

زیارتتان قبول حق..

پاسخ:
از شما نیز هم.
۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۰۷ آفـتابـــــــ گـردان
بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام طهورا خانوم
زیارتتان قبول
و
خوش به سعادتتان

ولی خب...صندوق واژه ی کم لطفی است برای این دسته گل ها...
می دانم کم آوردن واژه را وقتی نویسنده کم می آورد
و فقط اشک دارد برای نگاشتن

قلمت نویسا
فی سبیل الله
پاسخ:
سلام علیکم بر آفتابگردان روح افزا.

انشا الله قدمتان در زیارت باشد.

. آنان که ندیده اند طلبشان فزون تر از ما دیده ها است....

نه !نه ! من غلط کنم به صاحبان و مکان شریفشان توهین کنم یا از سر کم آوردن واژه این اسم را اطلاق دهم. واژه صندوق صرفا برای نشان دادن دید کم بین نه دیدگان نابینای بنده بود از فهم سطحی ...اینکه این اعاظم کجا و چشم ما کجا....

قلممان نویسا به دعای شما و نون و القلم و مایسطرون.
سلام بانو
زیارت گمنامان نامی، این جعبه های با شرف، زیارت باباهای جعبه ای قبول!
سعادت میخواهد تشییع مقتدایان به فاطمه مظلومه...
التماس میکنم به دلتان که یاد ما هم باشید...
در پناهش...
پاسخ:
سلام چقدر خوشحالم از حضورتون....


زیارت نام سنگینی است برای دیدگان نابینا بنده ....ما محتاج دل و دلبر و دلداریهای شماییم حاجت روا...
شما قبلا جای دیگری نمی نوشتید؟قلمتون آشناست...

چه اسم قشنگی...

و انزلنا ماء طهورا...
پاسخ:
بله مینوشتیم البته نه به این سبک و سیاق ...


شاید این حرف شما ناشی از حرفه ای بودنتونه........

البته بنده شما رو مدت اندکی است پیدا کردم و از این یافته خوشحالم.:)
سلام...
خوش به سعادت شما...
واقعا خوش به سعادت شما...
غبطه می خورم به شما و حالی که دیروز داشتید...
چند روزی می شود که عجیب دلم هوای راهیان کرده...
دعا بفرمایید توفیق حاصل شود 
یا علی
پاسخ:
عزیزید...

همین.

حاجت روا.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی